برف و بارون...
نوشته شده توسط : RASOUL.M

 

آخ که چه قد عاشق برف و بارونم... نمیشه گفت کدومشونو بیشتر دوست دارم هر دوشون یه جور باحالن دیگه...عجب حالی داره شبایی که بارون یا برف میاد توی اتاق گرم و نرمت بشینی لب پنجره از زیبایی هاش لذت ببری...البته واسه بربچس شاعروعاشقو و....میشه منبع الهام واسه شعر گفتن.خداییش حس خوبی داره مگه نه؟؟؟

تازه اصل کاریش مونده ه ه ه ه ه ه....قدم زدن زیر بارون!!!!!یا قدم زدن توی برف با لباس گرم و راحت...آخ که چه حالی میده

تا حالا وقتی توی برف یا بارون تو خیابون قدم میزدی به یه بی خانمان و یا یه انسان فقیر برخورد کردی که یه گوشه یه آتیش کوچیک روشن کرده باشه و از سرما به خودش بلرزه؟؟؟حتما" برخورد کردی...

به نظر تو این برف سفید و خوشگل و شاعرانه به اونم اینقدر حال میده؟؟؟؟

هه...به احتمال خیلی زیاد اصلا" در اون شرایط به این موضوع فکر نکردی و راهتو ادامه دادی و لذتتو بردی.شایدم تو دلت گفتی گور پدرش به من چه...میخواست بی جا و مکان و فقیر نباشه!!!!

خب حالا وجدانا" میتونی به خودت بگی انسان؟؟؟در حالتی که اون داره از سرما میمیره و تو داری میبینیش و برات مهم نیست میتونی خودتو انسان بدونی؟

 





:: بازدید از این مطلب : 273
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : پنج شنبه 30 دی 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: